سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نو‍رٍ باران
قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو
[ و در پى جنازه‏اى مى‏رفت ، شنید مردى مى‏خندد فرمود : ] گویا مرگ را در دنیا بر جز ما نوشته‏اند ، و گویا حق را در آن بر عهده جز ما هشته‏اند ، و گویى آنچه از مردگان مى‏بینیم مسافرانند که به زودى نزد ما باز مى‏آیند ، و آنان را در گورهاشان جاى مى‏دهیم و میراثشان را مى‏خوریم ، پندارى ما از پس آنان جاودان به سر مى‏بریم . سپس پند هر پند و پند دهنده را فراموش مى‏کنیم و نشانه قهر بلا و آفت مى‏شویم . [نهج البلاغه]
نویسنده : لیلی:: 88/6/23:: 2:37 صبح

Ya Imam Zaman

 

ای که هزار، هزار شمع در انتظار یک نگاه تو سوختند . شوری است عشق تو و دلنشین غمی است به انتظار قدم‌‌هایت زیستن، بدان که مصراع زندگیم با قافیه تو پایان خواهد یافت. بیا که اگر تو بیایی تمامی شب‌های یلدای غم سپیده صبح را مهمان همیشگی دلم خواهد کرد... نمی‌دانم آیا دل کوچکم تا ظهور تو در تکاپو است یا تا غروب آرزوهایش چیزی نمانده.... اما ... غمگین‌ام و می‌ترسم که دلم از جنب و جوش بیافتد و تو نیایی.... افسوس، من و کلمات مجنونم شاید روز آمدنت را نبینیم من به همه کسانی که آن روز تو را می‌بینند و در دو سوی خیابان‌ها قلبهای سبزشان را به تو هدیه می‌دهند، حسودیم می‌شود!


نظرات شما ()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

22338:کل بازدید
3:بازدید امروز
1:بازدید دیروز
درباره خودم
نو‍رٍ  باران
لیلی
دختری هستم، اهل مشرق زمین، مسلمان و بلند پرواز!
لوگوی خودم
نو‍رٍ  باران
فهرست موضوعی یادداشت ها
رخ . گل .
بایگانی
شهریور 1388
مرداد 1388
اشتراک