سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نو‍رٍ باران
قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو
حکمتی نیست جز به همراه عصمت . [امام علی علیه السلام]
نویسنده : لیلی:: 88/6/14:: 7:12 صبح

میلاد با شکوه اولین فرزند مولایمان علی و سید نسا عالمین فاطمه زهرا و نوه ی پیامبر عزیزمان حضرت محمد (ص) ، امام حسن مجتبی (ع)، مبارک باشد!


نظرات شما ()

نویسنده : لیلی:: 88/5/24:: 3:54 صبح
 
نظرات شما ()

نویسنده : لیلی:: 88/5/24:: 1:29 صبح

 

 گفتم: خستهام // گفت: لاتقنطوا من رحمة الله  .:: از رحمت خدا ناامید نشید(زمر/53) ::.

 گفتم: انگار، مرا فراموش کردهای! // گفت: فاذکرونی اذکرکم  .:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.
  گفتم: تا کی باید صبر کرد؟ // گفت: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا .:: تو چه میدانی! شاید موعدش نزدیک باشد (احزاب/63) ::

 گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟ // گفت: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله .:: کاراهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/109) ::.

 گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره کنی تمامه!// گفت: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم  .:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.
گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل...  اصلا چطور دلت میاد؟ // گفت: ان الله بالناس لرئوف رحیم .:: خدا  - نسبت به همه – مهربان است (بقره/143) ::.
گفتم: دلم گرفته  گفت: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا  .:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا  شاد باشند (یونس/58) ::.
 گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله // گفت: ان الله یحب المتوکلین  .:: خدا آنهایی را که توکل میکنند دوست دارد (آل عمران/159) ::.

  گفتم: خیلی چاکریم!/  ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن! یادت باشد که:// گفت: و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره .:: بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت میکنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا میکنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر میکنند (حج/11) ::
 گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم ؛// گفت: فانی قریب .:: من که نزدیکم (بقره/???) ::.

 گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش میشد به تو نزدیک بشوم //گفت: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال  .:: هر صبح و عصر،پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/???) ::. 
گفتم: این هم توفیق میخواهد!  //گفت: ألا تحبون ان یغفرالله لکم .:: دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/??) ::.
 گفتم: معلومه که دوست دارم مراببخشی// گفت: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه.:: پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/??)> ::

 گفتم: با این همه گناه... آخر چه کاری میتوانم بکنم؟  //گفت: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده .:: مگر نمیدانید خداست که توبه را از بندههایش قبول میکند؟! (توبه/???) ::.
 گفتم: دیگر روی توبه ندارم // گفت: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب .:: (ولی) خدا عزیزو دانا است، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی توبه (غافر/?-?) ::.
 گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟ // گفت: ان الله یغفر الذنوب جمیعا .:: خدا همه ی گناهها را میبخشد (زمر/??) ::.
گفتم: یعنی اگر بازهم بیابم؟ بازهم مرا میبخشی؟ // گفت: و من یغفر الذنوب الا الله .:: به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/???) ::.
 گفتم: نمیدانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم میزند؛ ذوبم میکند؛ عاشق میشوم! ... توبه میکنم //گفت: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین .:: خدا هم توبهکنندهها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/???) ::.
 ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک // گفت: الیس الله بکاف عبده .:: خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/??) ::.

 گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار میتوانم بکنم؟ // گفت:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما .:: ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشتههایش بر شما درود و رحمت میفرستند تا شما را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. (احزاب/??-??) ::.
گفتم: هیچ کسی نمیداند تو دلم چه میگذرد // گفت: ان الله یحول بین المرء و قلبه  .:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::

. گفتم: غیر از تو کسی را ندارم // گفت : نحن اقرب الیه من حبل الورید .:: ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق/16) ::.
 گفتم: ...// گفت :...


نظرات شما ()

نویسنده : لیلی:: 88/5/24:: 1:28 صبح

 

 گفتم: خستهام // گفت: لاتقنطوا من رحمة الله  .:: از رحمت خدا ناامید نشید(زمر/53) ::.

 گفتم: انگار، مرا فراموش کردهای! // گفت: فاذکرونی اذکرکم  .:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.
  گفتم: تا کی باید صبر کرد؟ // گفت: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا .:: تو چه میدانی! شاید موعدش نزدیک باشد (احزاب/63) ::

 گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟ // گفت: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله .:: کاراهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/109) ::.

 گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره کنی تمامه!// گفت: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم  .:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.
گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل...  اصلا چطور دلت میاد؟ // گفت: ان الله بالناس لرئوف رحیم .:: خدا  - نسبت به همه – مهربان است (بقره/143) ::.
گفتم: دلم گرفته  گفت: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا  .:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا  شاد باشند (یونس/58) ::.
 گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله // گفت: ان الله یحب المتوکلین  .:: خدا آنهایی را که توکل میکنند دوست دارد (آل عمران/159) ::.

  گفتم: خیلی چاکریم!/  ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن! یادت باشد که:// گفت: و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره .:: بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت میکنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا میکنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر میکنند (حج/11) ::
 گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم ؛// گفت: فانی قریب .:: من که نزدیکم (بقره/???) ::.

 گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش میشد به تو نزدیک بشوم //گفت: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال  .:: هر صبح و عصر،پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/???) ::. 
گفتم: این هم توفیق میخواهد!  //گفت: ألا تحبون ان یغفرالله لکم .:: دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/??) ::.
 گفتم: معلومه که دوست دارم مراببخشی// گفت: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه.:: پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/??)> ::

 گفتم: با این همه گناه... آخر چه کاری میتوانم بکنم؟  //گفت: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده .:: مگر نمیدانید خداست که توبه را از بندههایش قبول میکند؟! (توبه/???) ::.
 گفتم: دیگر روی توبه ندارم // گفت: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب .:: (ولی) خدا عزیزو دانا است، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی توبه (غافر/?-?) ::.
 گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟ // گفت: ان الله یغفر الذنوب جمیعا .:: خدا همه ی گناهها را میبخشد (زمر/??) ::.
گفتم: یعنی اگر بازهم بیابم؟ بازهم مرا میبخشی؟ // گفت: و من یغفر الذنوب الا الله .:: به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/???) ::.
 گفتم: نمیدانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم میزند؛ ذوبم میکند؛ عاشق میشوم! ... توبه میکنم //گفت: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین .:: خدا هم توبهکنندهها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/???) ::.
 ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک // گفت: الیس الله بکاف عبده .:: خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/??) ::.

 گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار میتوانم بکنم؟ // گفت:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما .:: ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشتههایش بر شما درود و رحمت میفرستند تا شما را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. (احزاب/??-??) ::.
گفتم: هیچ کسی نمیداند تو دلم چه میگذرد // گفت: ان الله یحول بین المرء و قلبه  .:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::

. گفتم: غیر از تو کسی را ندارم // گفت : نحن اقرب الیه من حبل الورید .:: ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق/16) ::.
 گفتم: ...// گفت :...


نظرات شما ()

نویسنده : لیلی:: 88/5/24:: 1:28 صبح

 

 گفتم: خستهام // گفت: لاتقنطوا من رحمة الله  .:: از رحمت خدا ناامید نشید(زمر/53) ::.

 گفتم: انگار، مرا فراموش کردهای! // گفت: فاذکرونی اذکرکم  .:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.
  گفتم: تا کی باید صبر کرد؟ // گفت: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا .:: تو چه میدانی! شاید موعدش نزدیک باشد (احزاب/63) ::

 گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟ // گفت: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله .:: کاراهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/109) ::.

 گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره کنی تمامه!// گفت: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم  .:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.
گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل...  اصلا چطور دلت میاد؟ // گفت: ان الله بالناس لرئوف رحیم .:: خدا  - نسبت به همه – مهربان است (بقره/143) ::.
گفتم: دلم گرفته  گفت: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا  .:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا  شاد باشند (یونس/58) ::.
 گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله // گفت: ان الله یحب المتوکلین  .:: خدا آنهایی را که توکل میکنند دوست دارد (آل عمران/159) ::.

  گفتم: خیلی چاکریم!/  ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن! یادت باشد که:// گفت: و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره .:: بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت میکنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا میکنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر میکنند (حج/11) ::
 گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم ؛// گفت: فانی قریب .:: من که نزدیکم (بقره/???) ::.

 گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش میشد به تو نزدیک بشوم //گفت: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال  .:: هر صبح و عصر،پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/???) ::. 
گفتم: این هم توفیق میخواهد!  //گفت: ألا تحبون ان یغفرالله لکم .:: دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/??) ::.
 گفتم: معلومه که دوست دارم مراببخشی// گفت: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه.:: پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/??)> ::

 گفتم: با این همه گناه... آخر چه کاری میتوانم بکنم؟  //گفت: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده .:: مگر نمیدانید خداست که توبه را از بندههایش قبول میکند؟! (توبه/???) ::.
 گفتم: دیگر روی توبه ندارم // گفت: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب .:: (ولی) خدا عزیزو دانا است، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی توبه (غافر/?-?) ::.
 گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟ // گفت: ان الله یغفر الذنوب جمیعا .:: خدا همه ی گناهها را میبخشد (زمر/??) ::.
گفتم: یعنی اگر بازهم بیابم؟ بازهم مرا میبخشی؟ // گفت: و من یغفر الذنوب الا الله .:: به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/???) ::.
 گفتم: نمیدانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم میزند؛ ذوبم میکند؛ عاشق میشوم! ... توبه میکنم //گفت: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین .:: خدا هم توبهکنندهها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/???) ::.
 ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک // گفت: الیس الله بکاف عبده .:: خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/??) ::.

 گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار میتوانم بکنم؟ // گفت:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما .:: ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشتههایش بر شما درود و رحمت میفرستند تا شما را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. (احزاب/??-??) ::.
گفتم: هیچ کسی نمیداند تو دلم چه میگذرد // گفت: ان الله یحول بین المرء و قلبه  .:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::

. گفتم: غیر از تو کسی را ندارم // گفت : نحن اقرب الیه من حبل الورید .:: ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق/16) ::.
 گفتم: ...// گفت :...


نظرات شما ()

   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

21399:کل بازدید
4:بازدید امروز
1:بازدید دیروز
درباره خودم
نو‍رٍ  باران
لیلی
دختری هستم، اهل مشرق زمین، مسلمان و بلند پرواز!
لوگوی خودم
نو‍رٍ  باران
فهرست موضوعی یادداشت ها
رخ . گل .
بایگانی
شهریور 1388
مرداد 1388
اشتراک